بهترین فیلم‌های سالنقد سریال

بررسی سریال Zero Day | بازگشت رابرت دنیرو به تلویزیون با یک تریلر سیاسی بحث‌برانگیز

🎬سریال Zero Day

در سال‌های اخیر، رابرت دنیرو، ستاره افسانه‌ای سینمای هالیوود، کم‌کم به دنیای تلویزیون نزدیک شده است. از حضور در فیلم تلویزیونی The Wizard of Lies گرفته تا سریال آرژانتینی Nada، او مسیر جدیدی را در حرفه خود آغاز کرده است. اما سریال Zero Day محصول نتفلیکس، اولین تجربه دنیرو در یک نقش اصلی در یک مجموعه تلویزیونی است؛ تجربه‌ای که متأسفانه پتانسیل او و دیگر بازیگران را به هدر داده است.

📜داستان سریال Zero Day | یک تریلر سیاسی با پتانسیل بالا

این سریال که توسط اریک نیومن، نوآ اوپنهایم و مایکل اشمیت ساخته شده است، آمریکا را درگیر یکی از بزرگ‌ترین حملات سایبری تاریخ نشان می‌دهد. در نتیجه این حمله، بیش از ۳۰۰۰ نفر جان خود را از دست داده‌اند و کشور با تهدید حملات بعدی مواجه است.

در مرکز داستان، جورج مولن، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده (با بازی رابرت دنیرو) قرار دارد که ناخواسته دوباره مورد توجه عموم قرار می‌گیرد. او از سوی رئیس‌جمهور فعلی، اولین میچل، مأمور می‌شود تا کمیسیون تحقیقاتی Zero Day را رهبری کند و مسئول یافتن حقیقت درباره این حمله مرگبار باشد. اما در جریان تحقیقات، او به رازهایی عمیق‌تر و توطئه‌هایی پیچیده‌تر پی می‌برد.

سریال Zero Day 2024
سریال Zero Day 2024
سریال Zero Day 2024

    چرا Zero Day در روایت داستانی خود شکست می‌خورد؟

    از زمان پخش سریال 24 با بازی کیفر ساترلند، آثار متعددی تلاش کرده‌اند تا همان هیجان و موفقیت را در ژانر تریلر سیاسی و اکشن تکرار کنند. از Designated Survivor گرفته تا The Diplomat، بسیاری از این سریال‌ها سعی کرده‌اند با ارائه یک تهدید بزرگ، مخاطب را درگیر کنند.

    Zero Day در ابتدا با معرفی یک حمله سایبری بزرگ، ایده‌ای نو و دلهره‌آور را مطرح می‌کند که یادآور فیلم Live Free or Die Hard است. این سریال با نشان دادن وابستگی شدید جهان مدرن به فناوری، تهدیدات سایبری را به‌گونه‌ای ملموس به تصویر می‌کشد. اما مشکل اصلی این است که به‌سرعت از این معما دور می‌شود و تمرکز خود را روی شخصیت‌ها از دست می‌دهد.

    اگر این سریال حداقل ۱۰ تا ۱۲ قسمت داشت، پرداخت بیشتر به شخصیت‌ها می‌توانست نقطه قوتی باشد. اما با تنها ۶ قسمت، داستان دچار عدم تعادل شده و رمز و راز اصلی به شکلی عجولانه به پایان می‌رسد.


    🎭شخصیت‌هایی که می‌توانستند بهتر باشند

    یکی از اهداف سازندگان سریال این بود که شخصیت‌هایی واقع‌گرایانه و برگرفته از سیاستمداران و چهره‌های دنیای واقعی خلق کنند. این تلاش در برخی موارد موفق بوده، اما در کل، شخصیت‌ها کلیشه‌ای و سطحی باقی می‌مانند.

    اوان گرین (با بازی دن استیونز) یک مفسر سیاسی جنجالی است که با وجود برخی لایه‌های شخصیتی، همچنان یک کاریکاتور اغراق‌شده از چهره‌های واقعی رسانه‌ای به نظر می‌رسد. مونیکا کیدر (با بازی گبی هافمن) نیز به‌وضوح از چهره‌های تأثیرگذار دنیای فناوری الهام گرفته شده است، اما رفتارهای او مانند استفاده از عبارات تاریخی یا به رخ کشیدن قدرت و ثروتش، باعث می‌شود شخصیت او بیش از حد قابل پیش‌بینی و کم‌عمق به نظر برسد.

    🎨تحلیل و نقد

    “Zero Day” با داستانی مهیج و بازی‌های درخشان، توانسته نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کند. از مهم‌ترین نقاط قوت سریال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    بازی درخشان رابرت دنیرو – نقش‌آفرینی او در نقش یک سیاستمدار باتجربه، وزن خاصی به سریال داده است.
    پرداخت دقیق به مسائل روز دنیا – امنیت سایبری، توطئه‌های سیاسی، و فناوری‌های پیشرفته، از موضوعات جذاب سریال هستند.
    روایت چندلایه و پرتنش – داستانی پر پیچ‌وخم که مخاطب را درگیر خود می‌کند.
    جلوه‌های بصری و موسیقی متن قوی – فضا‌سازی تاریک و موسیقی هیجان‌انگیز، بر استرس و تنش داستان افزوده است.

    البته برخی منتقدان به پیچیدگی بیش از حد داستان و شخصیت‌های متعدد اشاره کرده‌اند که ممکن است برای برخی مخاطبان چالش‌برانگیز باشد. اما در مجموع، “Zero Day” یکی از مهم‌ترین سریال‌های سال ۲۰۲۵ محسوب می‌شود.

    🔎رابرت دنیرو و دیگر بازیگران، تنها نقطه قوت سریال

    با وجود مشکلات داستانی، Zero Day همچنان به لطف بازیگران حرفه‌ای خود تا حدی تماشایی باقی می‌ماند.

    🔹 رابرت دنیرو در نقش جورج مولن، لحظاتی از آسیب‌پذیری و احساسات واقعی را به نمایش می‌گذارد که باعث می‌شود شخصیت او از یک سیاستمدار کلیشه‌ای فراتر رود. صحنه‌هایی که او با بیماری ذهنی دست‌وپنجه نرم می‌کند یا درباره فقدان پسرش صحبت می‌کند، از جمله تأثیرگذارترین لحظات سریال هستند.

    🔹 لیزی کاپلان در نقش الکساندرا مولن، دختر رئیس‌جمهور سابق، یکی از معدود بازیگرانی است که موفق شده به شخصیت خود عمق ببخشد. او در ابتدا شبیه یک کاراکتر تکراری (دختر موفق اما دورافتاده از پدر) به نظر می‌رسد، اما در طول سریال، ابعاد جدیدی از شخصیت او آشکار می‌شود که بیننده را با خود همراه می‌کند. با این حال، تکامل شخصیتی او در قسمت‌های پایانی بیش از حد سریع و نامتعادل به نظر می‌رسد.

    🎯جمع‌بندی | آیا Zero Day ارزش تماشا دارد؟

    Zero Day یک سریال با پتانسیل بالا اما اجرای ناقص است. از نظر مفهومی، پرداختن به تهدیدات سایبری و پیچیدگی‌های سیاسی، می‌توانست آن را به یکی از بهترین سریال‌های سال تبدیل کند. اما عدم تعادل در روایت، کنار گذاشتن معمای اصلی و شخصیت‌هایی که در سطح باقی می‌مانند، باعث شده که این سریال نتواند انتظارات را برآورده کند.

    اگر طرفدار ژانر سیاسی-تریلر هستید و به دیدن یک اجرای قدرتمند از رابرت دنیرو علاقه دارید، تماشای این سریال ارزش امتحان کردن را دارد. اما اگر انتظار یک داستان پرکشش و بی‌نقص دارید، ممکن است در پایان، احساس نارضایتی داشته باشید.

    نمایش بیشتر

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا