۱۰ فیلم برتر از نگاه منتقدان در ۲۵ سال اخیر

در ۲۵ سال گذشته، فیلمهای فوقالعادهای ساخته شدهاند؛ دورهای که از اواخر دهه ۹۰ میلادی آغاز میشود و تا سال ۲۰۲۴ ادامه دارد. سال ۱۹۹۹ بهتنهایی یکی از درخشانترین سالهای تاریخ سینما بود و دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ نیز این روند طلایی را ادامه دادند. حتی با وجود همهگیری جهانی و اعتصابات در اوایل دهه ۲۰۲۰، سینما همچنان به تولید آثار درخشان و بهیادماندنی ادامه داده است.با این حجم از فیلمهای برجسته، محدود کردن لیست به تعداد معدودی از برترینها، کار بسیار دشواری است؛ اما حتی در چنین چالشی هم باید دست به انتخاب زد. این لیست، تنها انتخابی کوچک از میان گنجینهای عظیم از فیلمهای عالی است و نباید بههیچوجه به این معنی باشد که آثار درخشان دیگری در این دوره ساخته نشدهاند.
‘The Matrix’ (1999)
ماتریکس نهتنها یک فیلم اکشن فوقالعاده است، بلکه نقطه عطفی در تاریخ سینما به شمار میرود. این فیلم فراتر از صحنههای اکشن نفسگیر و مبارزات رزمی بینظیر، به مضامین عمیق فلسفی و وجودی میپردازد. ماتریکس ترکیبی نادر از هیجان بصری و روایت تفکربرانگیز است که به شکلی خیرهکننده در تمام لحظات فیلم در تعادل کامل قرار دارد.
درحالیکه دنبالههای این فیلم لحظات جذاب خود را داشتند، نسخه اصلی ماتریکس محصول سال ۱۹۹۹ همچنان بهعنوان شاهکار بیچونوچرای این مجموعه شناخته میشود. این فیلم بهخوبی تغییرات فرهنگی اواخر دهه ۹۰ و آغاز هزاره جدید را به تصویر میکشد و با شخصیتهای بهیادماندنی و سبک بصری منحصربهفردش، ماندگار شده است. از تیراندازیهای نمادین اسلوموشن گرفته تا مبارزات رزمی خیرهکننده، ماتریکس تنها یک فیلم نیست؛ بلکه یک تجربه سینمایی بیهمتاست.
‘Spirited Away’ (2001)
«شهر اشباح» (Spirited Away) برای بسیاری، دریچهای به دنیای انیمه است و بیشک یکی از پرمباحثهترین آثار انیمیشنی دهه ۲۰۰۰ به شمار میآید. با این حال، این شاهکار هایائو میازاکی بهخوبی شایسته این میزان توجه و تحسین است. این فیلم نهتنها زیباترین اثر بصری اوست، بلکه یکی از خلاقانهترین و خیالانگیزترین فیلمهایش نیز به حساب میآید؛ حتی اگر داستان آن – روایت دختری جوان که باید خود و والدینش را از دنیایی عجیب و جادویی نجات دهد – ساده به نظر برسد.
شاید به نظر کلیشهای بیاید، اما چیزی که «شهر اشباح» را به اثری ماندگار تبدیل میکند، نه مقصد، بلکه سفری است که مخاطب را در آن همراه میسازد. حیرتانگیز است که چگونه یک فیلم میتواند اینهمه شخصیت منحصربهفرد و مناظر شگفتانگیز را در خود جای دهد و همچنان انسجام خود را حفظ کند؛ اما این همان جادوی «شهر اشباح» است. این اثر در سطحی کاملاً متفاوت قرار دارد و حتی پس از تماشای چندباره، همچنان تجربهای خیرهکننده و فراموشنشدنی ارائه میدهد.
The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring’ (2001)
«ارباب حلقهها: یاران حلقه» (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) یکی از بهترین آثار فانتزی تاریخ سینما و شاید برترین قسمت از سهگانهی شگفتانگیز «ارباب حلقهها» باشد. برخی حتی ترجیح میدهند این مجموعه را بهعنوان یک فیلم نهساعتهی یکپارچه در نظر بگیرند. البته، اگر نسخههای طولانیتر را انتخاب کنید، این تجربه به یازده ساعت افزایش مییابد؛ نسخههایی که به همان اندازه باشکوه، احساسی و حماسی هستند.
«یاران حلقه» بیش از دیگر قسمتها حس یک داستان مستقل را منتقل میکند و در عین حال، بهطور انکارناپذیری پایههای محکمی برای دو فیلم بعدی بنا مینهد. هرچند برای درک کامل چشمانداز بینظیر پیتر جکسون، تماشای دو فیلم بعدی ضروری است، اما «یاران حلقه» بهتنهایی هم تمامی نقاط قوت این سهگانه را در قویترین و درخشانترین حالت خود به نمایش میگذارد.
‘Spider-Man: Into the Spider-Verse’ (2018)
«مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Into the Spider-Verse) بدون شک یکی از درخشانترین آثار ژانر ابرقهرمانی در ۲۵ سال اخیر است. در حالی که سهگانهی «توبی مگوایر» همچنان جایگاه خاصی در قلب طرفداران دارد، این انیمیشن محصول سال ۲۰۱۸ توانست با روایت خلاقانه و سبک بصری منحصربهفرد خود از تمامی انتظارات فراتر برود.
داستان فیلم با محوریت مفهوم «چندجهانی» بهطرز هوشمندانهای پیچیده و در عین حال قابلفهم روایت میشود. در این میان، تمرکز اصلی روی «مایلز مورالز» و داستان منحصربهفرد تبدیلشدن او به مرد عنکبوتی است. فیلم نهتنها همهی ویژگیهای یک اثر ابرقهرمانی موفق را در خود دارد، بلکه با انیمیشن خیرهکننده، طنز هوشمندانه و لایههای متاداستانی جذاب، استانداردهای تازهای برای این ژانر تعریف کرده است.
‘All of Us Strangers’ (2023)
«همه ما غریبهایم» (All of Us Strangers) یکی از درخشانترین آثار سینمایی دهه ۲۰۲۰ محسوب میشود؛ دههای که هنوز به پایان نرسیده و ارزیابی نهایی آن دشوار است. در نگاه اول، این فیلم ممکن است بهعنوان یک داستان ارواح توصیف شود، اما در حقیقت چیزی بسیار عمیقتر است؛ روایتی تأثیرگذار از اندوه، خاطرات و عشقی که گاهی تلخ و گاهی غمانگیز است.
بازیگران فیلم – «پل مسکال»، «اندرو اسکات»، «کلر فوی» و «جیمی بل» – هرکدام اجرایی بینظیر و فراموشنشدنی ارائه دادهاند و به بهترین شکل ممکن احساسات پیچیده و زخمهای عاطفی شخصیتها را به تصویر کشیدهاند. فیلم بهشدت غمگین است، اما در عین حال عمیقاً تأثیرگذار و تکاندهنده. تجربهی تماشای «همه ما غریبهایم» مانند زخمی است که بهراحتی التیام نمییابد و مدتها در ذهن مخاطب باقی میماند.
‘WALL·E’ (2008)
«وال-ای» (WALL·E) بدون شک یکی از درخشانترین و ماندگارترین آثار پیکسار در ۲۵ سال گذشته است؛ فیلمی که نهتنها میتواند در کنار بهترین آثار این استودیو قرار بگیرد، بلکه حتی بهعنوان یکی از بزرگترین انیمیشنهای تاریخ سینما شناخته میشود.
از آغازین دقایق فیلم که تقریباً بدون دیالوگ روایت میشود، تا داستان عاشقانهی غیرمنتظره، ایدههای علمی-تخیلی جاهطلبانه و پایانی تأثیرگذار و احساسی، وال-ای از هر نظر بینقص است. این فیلم با پیام زیستمحیطی روشن و عمیق خود – که هرگز شعاری نمیشود – تماشاگران را تحت تأثیر قرار میدهد.
«وال-ای» از نظر بصری و شنیداری یکی از چشمنوازترین و بهیادماندنیترین آثار پیکسار است و بهعنوان اولین انیمیشن این استودیو که به مجموعه کرایتریون راه یافته، جایگاه ویژهای دارد. این فیلم همزمان بامزه، تأثیرگذار، منحصربهفرد و زیباست؛ دقیقاً همان چیزی که از یک شاهکار سینمایی انتظار میرود.
‘Whiplash’ (2014)
فیلمی که ضربات درام را به شدیدترین و هیجانانگیزترین تجربه ممکن تبدیل میکند، Whiplash با استفاده از یک پیشزمینه ساده و شاید حتی خستهکننده، آن را به یکی از پرهیجانترین آثار سینمایی تبدیل میکند. داستان فیلم حول یک درامر جوان و آرزومند میچرخد که برای رسیدن به کمال، حاضر است هر کاری انجام دهد. اما آنچه این مسیر را پیچیدهتر میکند، مواجههاش با یک استاد تماماً کمالگرا و وحشتناک است که هیچ حد و مرزی برای خود نمیشناسد.
این فیلم تنها به موسیقی عالی خود محدود نمیشود، بلکه یکی از جذابترین درامهای روانشناختی تاریخ سینما است. سرعت فیلم در آغاز شدید است و هرچه پیش میرود، بیشتر و بیشتر مخاطب را در خود غرق میکند، تا جایی که پایان فیلم با یک صحنه نهایی شگفتانگیز، آن را به اثری فراموشنشدنی تبدیل میکند. دامیان شازل بعد از ساخت این فیلم، آثار بزرگی به کارنامهاش اضافه کرده، اما هیچکدام همانند Whiplash تأثیرگذار نبودهاند؛ فیلمی که او را به کارگردانی برجسته تبدیل کرد و نشان داد باید همیشه چشم به آیندهاش داشت.
‘The Dark Knight’ (2008)
با توجه به اینکه The Dark Knight یک فیلم از کریستوفر نولان است، میتوان انتظار داشت که ویژگیهای خاصی را در آن پیدا کنیم. یکی از آنها حضور مایکل کین است، همچنین تمرکز بر روی بدلکاریهای چشمگیر و صحنههای اکشن که عمدتاً با جلوههای ویژه واقعی انجام شدهاند. سرعت فیلم بیرحمانه است، و تدوین آن بهقدری سریع است که میتواند حتی مخاطب را غافلگیر کند. همچنین، تمهایی که در این فیلم بررسی میشود، پیچیده و عمیق هستند، حداقل به اندازه یک اثر با جذابیت عمومی.
اما The Dark Knight چیزی فراتر از دیگر فیلمهای برجسته نولان در ۲۵ سال گذشته به نظر میرسد. این فیلم در واقع معنای جدیدی از یک فیلم بلاکباستر قرن بیست و یکمی را تعریف میکند و همه چیز به شکلی بیدردسر و طبیعی به نظر میرسد. احتمالاً این بهترین فیلم زندهاکشن بتمن است که تاکنون ساخته شده و در خصوص به تصویر کشیدن شخصیت جوکر، اجرای هیت لجر قطعاً یکی از نقشآفرینیهایی است که به سختی میتوان آن را از چیزی دیگر بالاتر دانست.
‘Pan’s Labyrinth’ (2006)
Pan’s Labyrinth یکی از آن فیلمهای نادری است که به گونهای ترکیبی از انواع ژانرها و تنها به نظر میرسد. شاید نتوان گفت که این فیلم به تمامی ژانرها پرداخته، اما همانطور که در انتخابهای خود پیش میرود، تنوعی شگفتانگیز دارد که در عین تفاوت، فیلم را به شکلی منسجم نگه میدارد. Pan’s Labyrinth یک فیلم فانتزی تاریک، یک درام احساسی دردناک، یک فیلم جنگی و همچنین یک برداشت متفاوت از یک داستان پریان است؛ همه اینها در کنار هم. شاید حتی بیشتر از همینها باشد.
این گفته که Pan’s Labyrinth یکی از بهترین فیلمهای غیرانگلیسیزبان تاریخ است، اغراق نیست. این فیلم در زمان اکران خود در ۲۰۰۶ احساس کمال داشت و به همان اندازه نیز پس از نزدیک به ۲۰ سال همچنان همچون بهترین شرابها به خوبی پیر شده است. گیلرمو دل تورو بهعنوان کارگردان، به ندرت اشتباه کرده است، اما هیچگاه همچون Pan’s Labyrinth اینچنین موفقیت بزرگی را تجربه نکرده است.
‘Parasite’ (2019)
بیپیشبینی بودن، نام بازی در Parasite است، اما این بیپیشبینی بودن به گونهای است که به راحتی میتوان وارد آن شد و از تماشای فیلم لذت برد. فیلم در داستانگویی و تمهای خود جرات به خرج میدهد و در عین حال، این جسارتها را با یک روایت منظم و کارآمد که پر از شخصیتهای عالی است، متعادل میکند. در اینجا، همه بخشی از یک سیستم بیرحمانه هستند و فیلم در تلاش است که داستانی از قهرمانها و شرورها به شیوه سنتی روایت نکند.
قوانینی که زندگی همه را کنترل میکند و وضعیت اجتماعیشان را تعیین میکند؟ اینها دشمنان Parasite هستند، و بقیه افراد به نوعی قربانی سیستم هستند؛ برخی بیشتر از دیگران مورد ظلم قرار گرفتهاند، البته، اما Parasite بیشتر به کاوش در نوعی زشتی میپردازد که در بخش وسیعی از جهان گسترده است. شاید این به نظر ناامیدکننده بیاید. گاهی اوقات Parasite کمی ناامیدکننده است. اما در عین حال، هیجانانگیز، جذاب و تاریکاً کمدی است. این فیلم همه چیز دارد و داستانی را روایت میکند که پایان آن اجتنابناپذیر به نظر میرسد، اما در عین حال، مسیر رسیدن به آن پایان کاملاً غیرقابل پیشبینی است. این فیلم یکی از بهترین نوشتهشدهترین فیلمهای تاریخ سینما است و کیفیت نوشتار آن تقریباً با همه چیز دیگر در فیلم، بهویژه بازیگری و کارگردانی، همخوانی دارد.